در طول سال 2005، یُوگیها تور کتاب "نور در زندگی" بیکِیاِس آیینگر را در نیویورک اجرا کردند. تمرینهای آقای آیینگر به دلیل داشتن حرکات یا به کلامی دیگر آساناها طولانی یا وضعیتهایی که به اراده و نظم فوقالعادهای احتیاج دارند مشخص میشود.
در سال 2014، جامعه جهانی یُوگا با استاد محبوب خود، بیکِیاِس آیینگر که در سن 95 سالگی از دنیا رفت، خداحافظی کرد. او با آوردن یُوگا به دنیای غرب و فراهم کردن امکان دسترسی همه در هر سن و سالی به یُوگا، اعتبار پیدا کرد. برای درک این که چه چیزی یُوگای آیینگر را این قدر برای کسانی که این سبک از یُوگا را انجام میدهند، ویژه کرده است، Tara Parker-Pope با خانم Carrie Owerko، مربی انستیتوی یُوگای آیینگر در کلانشهر نیویورک صحبت کرده است. او در فوریه 2014 هم شاگرد بیکِیاِس آیینگر در هند بوده است. در ادامه نسخه ویرایش شدهای از این گفتگو ارائه داده شده است.
س: چرا بیکِیاِس آیینگر تا این حد استاد مهمی بوده است؟
پ: بیکِیاِس آیینگر، واقعاً یک پیشگام و پیشرو بوده است. او یکی از کسانی است که یُوگا را به غرب آورد و آن را برای همه دستیافتنی کرد. او باور داشت که یُوگا برای همه است. اهمیتی ندارد که هرکسی با چه چالشهای روبرو است، چالشهای جسمانی، چالشهای ذهنی یا سنی، او هیچ محدودیتی در انجام یُوگا نمیدید.
فکر میکنم یکی از مهمترین دغدغهها و کمکهای او، در دسترس قرار دادن یُوگا بود،
همچنین، او به شیوه یا حالت و وضعیت انجام آساناهای یُوگا، پِرانایاما و تمرینات تنفسی، توجه بسیار زیادی داشت. او یک ارتباطدهنده شگفتانگیز هم بود. او دائماً در حال یافتن راههای جدیدی بود که بتواند به شاگردانش در افزایش آگاهی آنان از اتفاقاتی که در بدن و ذهنشان روی میداد، کمک کند. افراد زیادی در ایالات متحده یُوگای آیینگر را تجربه کردهاند. ممکن است مربی یُوگا، سبک آیینگر را آموزش ندهد ولی آن مربی به نحوی تحت تآثیر یُوگای آیینگر قرار گرفته است.
س: چه چیزی در مورد یُوگای آیینگر منحصر به فرد است؟
پ: آنچه یُوگای آیینگر را متمایز میکند، توجه بسیار بالای آن به همترازی است. ممکن است برای افزایش آگاهی و دستیافتنی شدن حرکات، از ابزارهایی هم استفاده شود. بعضی وقتها، ما شاگردان را بیشتر از زمان معمول در کلاسهای سبکهای دیگر، در یک حرکت نگه میداریم، دلیلش تآکید بر حرکت است، ولی پس از آن یاد میگیرند که چگونه با آرامش درون بدن خود استوار باقی بمانند.
تنوع تمرینها یکی دیگر از موارد تمایز یُوگای آیینگر است. ما یک سری تمرین را هر روز و در هر جلسه انجام نمیدهیم. در سبکهای متداول دیگر یُوگا، ممکن است ترتیب ثابتی از حرکات وجود داشته باشد که هر روز تکرار شود. حتی اگر ما برخی از همان حرکات را تکرار کنیم، تنوع زیادی در ترتیب آنها وجود دارد.
بر اساس تجربه من، این کار به جلوگیری از آسیب و استفاده بیش از حد کمک میکند. رویکرد وی، طبیعت درمانی است. این در عمل یک جنبه کلان این سبک از یُوگا است.
س: چرا آقای آیینگر دز تدریس خود از ابزار استفاده میکرد؟
پ: همه بعضی از ابزارهای یُوگا را میشناسند. یُوگا چیزی است که شما در هر وضعیتی میتوانید انجام دهید، حتی وقتی در تختخواب بستری هستید یا حتی فراتر از آن. در واقع، نمونه اولیه ابزار یُوگا، سنگ یا شاخه درخت سدری از باغچه بیکِیاِس آیینگر بوده است. او بعضی وقتها هنگام آموزش به شاگردانش اگر نمیتوانستند خودشان را نگهدارند، آنان را روی زانوهایش قرار میداد تا تکیهگاهی برای قوس پشتشان داشته باشند. داستان استفاده از ابزار به زمانی برمیگردد كه وی از دخترش خواسته است به حیاط برود و شاخهای از درخت سدر را بیاورد تا از آن برای انجام حرکات کمک بگیرد. این اولین ابزار مورد استفاده در یُوگای آیینگر بوده است. او از هر چیزی که در محیط وجود داشته استفاده میکرده است، میزها، صندلیها، ریسمانها. ابزارهای متداول در این سبک، کمربند، نوار، آجر و صندلی هستند، لوازمی که قبلاً معمولاً در تمرینات یُوگا مورد استفاده قرار نمیگرفتند. حالا، همه از آنها استفاده میکند.
س: آیا شیوه یا حرکت منحصر به فردی وجود دارد، که منحصر به یُوگای ایینگر باشد؟
پ: من حرکتی را نمیشناسم که منحصراً در سبک آیینگر انجام شود و در سبکهای دیگر وجود نداشته باشد. اما استفاده از ترکیبی از ابزارها در انجام حرکات سر و شانه برای ما واقعاً مهم هستند که لزوماً در سایر سبکهای یُوگا آموزش داده نمیشوند. ما برای افرادی که قادر به انجام حرکتی نیستند گزینههای دیگری داریم. اگر کسی به کلاس آیینگر بیاید، میداند حرکاتی معکوسی وجود دارد که به شاگردان آموزش داده میشود. ما اصراری نداریم که همه افراد این حرکات را انجام دهند، ولی تلاش میکنیم که حرکات را برای آنان قابل انجام و ایمن کنیم. ما در استفاده از پتوی یُوگا اصرار داریم تا مانع از پرت شدن بیش از حد ناحیه گردن شود. یُوگا ایینگر بسیار محتاط و مراقب است.
س: آخرین بار کی با آقای آیینگر یُوگا کردید؟
پ: در فوریه 2014 در هند و بیکِیاِس آیینگر در تمرین حضور داشت. گرچه دختر و پسرش و نوهاش به اکثر کلاسها آموزش میدادند، ولی او هر روز در سالن برگزاری کلاسها حضور داشت، مردم را اصلاح میکرد و در اداره کلاس دخالت داشت. حتی در 95 سالگی، او نمیتوانست به خودش استراحت بدهد. او باید آموزش میداد، این ندای او بود.
س: آیا خاطره خاصی از او دارید؟
پ: چندین بار با هم ملاقات و تبادلنظر کردیم. او به همه چیز توجه میکرد. یکی از خاطراتم از همه برجستهتر است، چندین سال بود که به هند نرفته بودم، او من را دید و گفت: "اوه، کمی لاغر شدهای." من فقط حدود 3 پوند (معادل 361/1 کیلوگرم) وزن کم کرده بودم، هر دو خندیدیم و من فکر کردم، "چطور ممکن است او متوجه این موضوع بشود؟". حتی مادرم هم متوجه نشده بود.
وقت دیگری زمانی که او برای تور کتابش در ایالات متحده بود، ما برای گرامیداشت تور کتابش نمایشی از حرکات در سیتی سنتر شهر نیویورک برگزار کردیم. او عاشق تئاتر بود. ما نمایش را اجرا کردیم و برخورد او خیلی مشتاقانه بود.
به یاد دارم که ما در انیستیتو بودیم، او در چشمان من نگاه کرد و گفت: "تو باید در تمرینات استوار باشی و ادامه بدهی." برای کسی که یُوگا نمیکند، این ممکن است معنایی نداشته باشد، با این که ما سخت کار کرده بودیم این باعث میشود که وارد قلمرو جدیدی بشویم و خود را به چالش بکشیم و بعد از انجام این کار، ممکن است از ادامه کار منصرف شویم.
اما این مسآله در مورد ادامه انجام تمرین است که واقعاً فرد را درگیر خودش میکند. تعالی همان چیزی است که او از ما میخواست. بازگو کردن احساسات در مورد فردی که زندگیتان را تغییر داده است سخت است.